- رک گو (گُ هََ بَ)
که صریح گوید. که عادت به گفتار صریح دارد. صریح اللهجه. آنکه گفتنی آشکار گوید و پنهان ندارد. آنکه بی پرده سخن گوید. (یادداشت مؤلف)
معنی رک گو - جستجوی لغت در جدول جو
- رک گو
صریح، صریح اللهجه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(چِ کِ)
لغت نامه دهخدا
مادۀ زردرنگی که در سوراخ گوش تولید گردد. (ناظم الاطباء). زهر گوش. تلخی گوش. مادۀ زردرنگ و تلخ و چرب که در گوش پدید آید. ریم گوش. مادۀ زردی که عادهً از درون گوش تراود. صملاخ. صملوخ. (منتهی الارب). وسخ الا ذن. رجوع به چرک شود
صراحت، صراحت لهجه
گاوی به رنگ قرمز سیر با لکه های سیاه